چکیده تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
بیایید بحث خود را با یک سوال شروع کنیم. به نظر شما چرا رسانه های آمریکایی هجده سال از نمایش و پخش عکس های مربوط به تابوت سربازان کشته شده منع می شدند. جواب واضح است: برای پنهان کردن هزینه های واقعی جنگ. مسلما خود مردم خیلی راحت می توانند با یک جستجوی ساده در اینترنت تعداد تلفات را پیدا کنند، اما آنها آمار و ارقام را در می یابند، این در حالیست که آمار و ارقام انسان ها را خشک و بی عاطفه می کند. در مقابل، انسان های مرده یا کشته شده احساسات مردم را بر می انگیزند و آنها را متأثر می کنند. حال باید بگوییم چرا این گونه است؟ این به دلیل پدیده ای است که علم آن را تئوری ذهن نامیده. به این معنی که ذهن ما همیشه تصاویر را خیلی بهتر از اعداد و آمار و ارقام درک می کند و بدین شکل تأثیرگذاری آن بالاتر است.
در مثالی دیگر در یک کمپ خیریه برای کمک به مردم فقیر آفریقا، به یک گروه از خیرین تصویری از یک کودک اهل آفریقا را نشان می دهند، کودکی نحیف با چشمانی مظلوم و ملتمس. به گروهی دیگر نیز آماری کامل و جامع در مورد قحطی و گرسنگی مردم آفریقا ارائه می شود که بیانگر این نکته است که بیش از سه میلیون کودک از سوءتغذیه در این مناطق رنج می برند. نتیجه چه شد؟ گروه اول بطور میانگین کمکی پنجاه درصد بیشتر نسبت به گروه دوم انجام دادند. در حالیکه شاید گمان می کردید با آگاهی مردم از ابعاد دقیق قحطی و فاجعه کمکشان هم بیشتر شود اما برعکس آن شد: چنین چیزی واقعا نامعقول است. چون آمار و ارقام آنقدرها انسان ها را تکان نمی دهد.
به همین دلیل است که مدیران و مسئولان نیز در کشور ما برای متذکر شدن مشکل کم آبی کلی در کشور به مردم (برای مثال)، در اکثر مواقع بجای بیان آمار کاهشی بارندگی سال های گذشته که واقعا هم نشان از کاهش شدید میزان بارندگی در طی 10 سال گذشته دارد، تا آنجا که می توانند در رسانه ها، روزنامه ها، بیلبورد خیابان ها و غیره از تصاویر اثرگذار مانند رودخانه خشک شده زاینده رود یا صف های طولانی مردم برای گرفتن سهمیه آب به صورت دبه ای استفاده می کنند.
رسانه ها مدت هاست که فهمیده اند گزارش های آماری و نمودارهای میله ای خوانندگان را اغوا نمی کند، در نتیجه مسیری جدید را انتخاب کرده اند: به داستان سر و شکل بده.
البته این موضوع همانطور که استفاده مثبت بسیاری از آن می شود، شاید یک جنبه منفی هم داشته باشد. آن هم اینکه تصاویر می توانند آمار و ارقام را پوشش دهند، بعبارتی نقش پوششی داشته باشند. برای مثال شاید شما هم در اوضاع کنونی کرونا شنیده باشید که یک محموله جدید واکسن کرونا وارد ایران شد. اخبار پر می شود از نمایش عکس ها و فیلم هایی که ورود محموله جدید واکسن را به کشور از طریق هواپیما نشان می دهد. مردم هم خوشحال و امیدوار شده و مرتب از آن صحبت می کنند. در حالیکه با یک حساب سرانگشتی ساده متوجه می شوید این محموله چیزی بیشتر از یک میلیون دوز واکسن نبوده که در مقایسه با جمعیت حدودا 85 میلیونی کشور میزان بسیار ناچیزی است. اما اکثر مردم متوجه آن نمی شوند. یا هزاران عکس از صادرات اقلام مختلف از کشور به خارج که با جستجویی ساده می توان فهمید نرخ صادرات کشور در مقایسه با مدت مشابه گذشته بسیار کاهش داشته است. بنابراین وقتی اخباری را می بینید یا می شنوید حتما حتما به آمار پشت آن هم توجه کنید، اجازه ندهید تصاویر شما را گمراه کنند. شاید چیزهای زیادی در پشت آن تصاویر پنهان شده باشد...